Декламация Персидской поэзии
حرف مردم 🤦
روزی پسری عاشق یک دختر شد
دخترک در دلِ او ماهرخی دلبر شد
دکلمه🎙️صبا اکبری
شاعر📝محمد عبداللهزاده
روزی پسری عاشق یک دختر شد
دخترک در دلِ او ماهرخی دلبر شد
گفت در شهر که عاشق شدهام جانانه
عاشق دخترک ماهرُخِ این خانه
دخترک را همگان، هرزه خطابش کردند
در دل پاک پسر، سخت خرابش کردند
پسر آن لحظه به حال دل خود زار گریست
بهر آن دختر بیچارهی بدکار گریست
راه کج کرده و با شیخ به دیدار نشست
گفت: یا شیخ، دلم در طلب یار شکست
دختری در دل من ماهرخی بیهمتاس
در دل شهر، ولی نام بدش پا برجَاس
شیخ گفتا که بیا دختر خویشم دهمت
دختر خوشسخن و گلهی میشم دهمت
شرط این است ولی با دگران همگویی
دختر شیخ برای زن، خود میجویی
پسرک با دل خوش رفت از آن خانهی شیخ
گفت با اهل محل قصهی دردانهی شیخ
بعد ماهی پسرک، باز در آن خانه نشست
دل بیچارهاش اینبار چو آن بار شکست
شیخ گفتا چه شده، خنده نداری بر لب؟
نکند دختر من را تو نخواهی امشب؟
پسرک گفت که دردانهی تو خیره سر است
کل این شهر ز احوال بدش باخبر است
شیخ خندید و به او گفت: بیا جان دلم
دختری نیست در این خانه که من بر تو دهم
حرف مردم که شنیدی مکن آن را باور
بنشین تا به تو گویم چه کنی با دختر
نزد آن ماهرُخت رفته و آن را تو بگیر
و برای دل دیوانهاش هر روز بمیر
حرف مردم بشنو، گوش مکن جان پسر
خود رها کن ز اراجیف چنین مردم خر
0 комментариев
12 классов
BisTTin - Street dances of cities (New music) / Уличные танцы городов / Dance music
Toronto, Dushanbe